فرهنگ عام در سیستان/به قلم فریبرز فیروزی - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

 

نی زار : در یادداشتی دیگر آورده بودم واژه هایی هستند که بین کاربرد علمی و محاوره ای آنها تفاوت زیادی وجود دارد از جمله شخصیت، روشنفکر و … اما یکی دیگر از آن واژه ها فرهنگ است که بسیار مهمتر می باشد و به نوعی با هویت انسانها نیز در ارتباط است. برای فرهنگ از نظر علمی تعاریف متعددی در حد سیصد مورد ارائه شده است از جمله این تعاریف: فرهنگ مجموعه ای از باورها و پندارهای ارزشی و ویژگیهای رفتاری مردم است که در آداب و رسوم، زبان، ادبیات، مذهب و سایر میراث های فرهنگی به صورت نهادینه و در طی سالهای طولانی تجلی می یابد. مهندس فریبرز فیروزی جهان تیغ

بر اساس این تعریف همه انسانها دارای فرهنگ اند و هیچ جامعه و انسان بی فرهنگی نمی تواند وجود داشته باشد ولی در زبان محاوره ای اکثر مردم در مباحث خود از اصطلاح شخص با فرهنگ و بی فرهنگ استفاده می کنند. با دقت در تعریف فوق دو نکته اساسی قابل توجه اند، نخست، باورها و پندارهای ارزشی دوم، نهادینه شدن آنها در طی زمانهای طولانی در رفتارهای مردم. باید توجه داشت فرهنگ نیز مانند هر پدیده دیگری بصور مختلف قابل تقسیم است از جمله فرهنگ خاص (تخصصی)، فرهنگ عام (عمومی). فرهنگ تخصصی پس از فرهنگ عمومی سطح دوم فرهنگ را تشکیل می دهد و آن بخش از پذیرش ها و هنجارهای نهادینه شده اجتماعی که افراد محدودی که دارای سطح تحصیلات بالاتری هستند و اطلاعات تخصصی دارند می باشد، و در واقع مجموعه اطلاعات تخصصی فرهنگ تخصصی را تشکیل می دهد. مانند، هنر، سینما، نقاشی، دانش و …که البته این بخش از فرهنگ مورد نظر این یادداشت نیست. بلکه آنچه به آن خواهیم پرداخت فرهنگ عمومی است که شامل همان باورها و پندارهای ارزشی است که در رفتار های افراد یک جامعه نهادینه شده است مانند مهمان نوازی، ادب، پایبندی به قول، صداقت، پاکی، ایمان، شجاعت و … نکته مهم این است که هر جامعه ای که افراد آن به این ارزشها پایبند تر باشند با فرهنگ تر محسوب می شوند. و اما نکته قابل تاسف این است که به دلیل عدم تبیین صحیح مفهوم فرهنگ در جامعه در تفکر عمومی جامعه، برداشت از مد و مدرنیته که هم پدیده های وارداتی اند و هم ناپایا و زودگذر، جایگزین فرهنگ واقعی شده و در واقع ملاک برتری فرهنگی در استفاده هر چه بیشتر و غلیظ تر از مد، مانند نوع لباس پوشیدن، نوع آرایش و … رسم شده است.

حال پرسش این است آیا زمان آن نرسیده است که نخبگان جامعه سیستانی با تلاش برای تبیین مفهوم واقعی فرهنگ و اصلاح تعریف مسخ شده فرهنگ و باور آن به خودمان به وظیفه خود عمل کنند؟

ما مردم سیستان از پرچم داران ارزشهای والای انسانی و دارای فرهنگی غنی بوده و هستیم و این ارزشها را همچنان پاس می داریم، به خود و جامعه خود افتخار می کنیم، لذا باید از اینکه سیستانی هستیم غرور داشته و سربلند باشیم و پاره ای از عقب ماندگی های مادی را که ناسازگاری های طبیعت و کم توجهی دولتمردان در طی سالهای متمادی بر ما تحمیل کرده اند به حساب ضعف فرهنگی خود و جامعه خود نگذاریم.

فریبرز فیروزی جهانتیغ