- 25 تیر 1393
- کد خبر 279
Print This Post
سایز متن /
من به جهان رسیده ام تو به جهان دیگری
من که نشان ندیده ام باز نشان دیگری
من به زبان الکنم شعر وغزل سروده ام
دل تو عاشقانه تر با چه زبان دیگری
من به تو رو نموده ام با دل و دست بی زبان
بغض نمیگذاردم. چشم و دهان دیگری
بازدم نفس مرا باز دمی برآورد
کوه به سوشیانت گفت مرا لبان دیگری
سرو به کوی من نبود من گز سبز زابلم
به جای سرو نامده گز چمان دیگری
آرش من نفس بگیر مرا از این قفس بگیر
مرز مرا نشان بده. تیر و کمان دیگری
رخش بدون رستم و دیو بلای جان ماست
رستم خاک پاک من بزن به خان دیگری