عقده گشایی و ماله کشی در صدر؛ آخوندی و قطار در یک سو؛ قالیباف و پلاسکو سویِ دگر؛ - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

حوادث این چندوقت اخیر و صدالبته جبهه گیری ها و مباحث مرتبطِ بعد از آن؛
مارا برآن داشت تا همراه شما مخاطبین نیزاری در حَدِّ چند سطر به بررسیِ چند و چون این اتفاقات بپردازیم؛
به همین جهت گشت و گذاری در میان صفحات و شبکه های مجازی را با این نیت آغاز کردیم؛
متاسفانه جامعه ایران برای باری دیگر عزادار شد و روز گذشته در عین ناباوری؛
خبر بسیار تلخ و اندوهبارِ حادثٔه مجتمع تجاری پلاسکو؛ خاطر و روان عموم ملت ایران را آزرده ساخت؛
بنده هم چونان سایر هموطنان؛
بینهایت افسرده و غمگین گشتم؛
نمیدانم این ناراحتی را چگونه ابراز کنم؛
نمیدانم آیا ابراز این ناراحتی،دردی ازین اندوهِ غمبار میکاهد یا نه؟!
بماند!
مخاطبینِ جان؛
هرچه بیشتر که در فضای مجازی؛
صفحاتِ شبکه های اجتماعی را ورق میزنم بر ناراحتی و نگرانی ام افزون میگردد؛
گام به گام که به پیش میروم جنس اندوه و دردهایم نیز متفاوت میشود؛
در وهله اول ناراحتم و اندوهگین از وقوع این حادثه؛
مبهوتم و متعجب از چرایی این اتفاق؛
آنهم در دل پایتخت؛
جاییکه مدعی ترین مهندسانِ به حق را در روی این کره خاکی بخود دیده؛
در جریانِ این اتفاق تنها میتوانم آهی از سر افسوس روانهٔ هوای آلوده تهران نموده و چند سطر وقتِ مبارکِ حُضارِ فضای مجازی را متوجه چندو چون این حادثه کنم؛
از علل و چرایی این اتفاق که بگذریم به شهادت مظلومانه آتشنشان های قهرمانی میرسیم که دیروز در ساختمان پلاسکو غوغا نمودند و حماسه ای شگرف را رقم زدند؛
مظلومیت و مشکلات ریز و درشت این نگاهبانان و مدافعانِ حریمِ جان را که فاکتور بگیریم و کنار بگذاریم به نکته ای میرسیم که مقصودِ حقیر است و دلیل نگارش این مطلب؛
دوستان عزیز؛
مخاطبین گرام؛
بنده متأسفم برای :
پنجم آذر ماه؛
حادثهٔ قطارِ سمنان-مشهد که باعث شد تا حدود چهل و پنج نفر از هموطنانمان کشته شوند و جان به جان آفرین تقدیم و تسلیم کنند؛
متاسفم برای دیروز؛
روز آخر دی ماه؛
مجتمع تجاری پلاسکو در آتش سوخت و فروریخت و احتمالًا قریب به سی یا چهل نفر و شاید هم تنی بیشتر از آتش نشان های قهرمان و فداکارمان به شهادت رسیدند؛
وقوع حادثه دیروز سبب شد تا حادثه قطار ماه گذشته را نیز اندکی کَندُکاو کنم؛
چندی پیش در حادثه قطار؛
مخالفان دولت و مخالفانِ شخصِ ریاستِ جمهورجناب آقای روحانی؛
مُتَفِقُ القول بر طبِل اعتراض و تخریب کوبیدند که باید آخوندی وزیر راه استعفا دهد؛ چون نه الزاماً او را لایق استعفا می دیدند و مقصر صددرصد آن اتفاق؛
همه میگفتند که آخوندی باید برود؛
چرا ؟!
چون موقعیت خوبی برای انتقام بود؛
امروز مخالفان شهردارتهران می گویند که قالیباف میبایست استعفا بدهد؛
نه الزاماً چون او را شایسته استعفا می دانند؛
نه؛
بلکه چون فرصت بینظیری است برای تسویه حساب سیاسی؛
بنده به شخصه ازین تسویه حسابهای دنیای سیاست متنفرم و وقتی مردم را بازنده این تسویه حسابهای سیاسی میبینم تنفرم بیش از پیش میگردد؛
بنده؛
نه خوشحال می شوم از استیضاح آخوندی و نه ناراحت از برکناری قالیباف؛
اما قطعا از یک اتفاق حمایت میکنم و خرسند میگردم؛
آنهم از روشن شدن واقعیت و شفاف سازی حقیقت؛
دولت باید توضیح دهد که در حادثه قطار؛
مقصر سوزنبان بیچاره بوده یا سوء مدیریت کلان وزیرراه؟!
وشهردار باید توضیح دهد و جوابگو باشد که چرا این ساختمان پلمپ نشده؟!
بنا بر اعلام گیل آبادی؛
مدیر کل روابط عمومی شهرداری تهران؛
قریب به سی بار به مالکین پاساژپلاسکو تذکر داده اند که باید ایمن سازی صورت گیرد؛
اما علی رغم بی توجهیِ اهالیِ پلاسکو؛
این پاساژ پلمپ نشده؛
چرا؟!
افرادی که ماه گذشته در حادثه قطار؛
آخوندی را به زیر آوار تخریبهای شان له کردند و اکنون ماله کشی میکنند؛
اولاً فکری به حالِ شرف رسانه ای شان کنند و ثانیاً حواسشان باشد که مزدور بودنشان در تاریخ ثبت میگردد؛
ملتِ ما براحتی خوب را از بد تمیز و به سادگی این رفتارهایِ زشتِ رسانه ای را تشخیص میدهد؛
ضمناً آنروی سکه هم هست؛
افرادی که امروز قالیباف را به زیرِ آوار تخریبهایشان دفن میکنند؛
امادر زمان فاجعهٔ قطارِ سمنان؛ ماله به دست شده بودند؛
بدانند که مزدور؛
مزدور است؛
چه اصلاحطلب و تدبیر و امیدی باشی و چه مزدورِ شهرداری و شهرداریچی؛
در پایان میبایست خدمت تان عرض کنم که می طلبید وزیر راه و شخص شهردار تهران؛
ساعتی را با خبرنگاران مخالف و منتقدشان دست و پنجه نرم میکردند تا واقعاً مشخص شود که آخوندی و قالیباف چقدر مقصرند و یا اصلا قصوری دراین حوادث متوجه شان میگردد یا نه؟!
میطلبید که این عزیزان برای لحظاتی در محضر عموم؛
از محاسن و معایب سیستم تحت مدیریت شان میگفتند و حداقل در خصوص علل رخداد این حوادث؛
شفاف سازی میکردند تا حقیقت آنطور که شایسته ست روشن و آشکار گردد؛
متأسفم برای کسانی که از دولت متنفرند و عقده هایشان را به بهانه های مختلف و نه با انگیزهٔ اصلاح بلکه با نیت تخریبِ دولت تخلیه می کنند؛
و متاسفم برای آنها که از قالیباف متنفرند و از هیچ فرصتی برای به راه انداختن پویشِ استعفایِ قالیباف فروگذار نمیکنند؛
اگر آخوندی و یا قالیباف و یا هر دو مقصرند؛
باید استیضاح شوند و برکنار؛
اما انصافا؛
چقدر از نقدها و دفاعیات؛
تخریبها و ماله کشی ها؛
در طی این دو ماه برای این دو نفر و دو نهاد(وزارت راه دولت و شهرداری)؛
ناشی از حق طلبی و اصلاحِ امور بوده است؟!
باید قبول کنیم که هوا بس ناجوانمرادانه سرد گشته و وجدانِ برخی به شدت کرخت شده؛
ارادتمند شما حامد معلم بندانی

?

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.