سیستان با داشتن پتانسیل های چون مرز، مکان های تاریخی و توان علمی بالا جایگاهش این نیست!! - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

این روزها سیستان درگیر مشکلات عدیده ای است که پرداختن به هر کدام خود کتابی قطور است.جدای از مشکلات و گرفتاریهای اجتماعی ،منطقه ای و عمومی که طوفانهای خاک و کم آبی سبب آن شده اند ،نگاه غبار گرفته و بعضأ کلیشه ای بعضی از مسؤلان محترم نیز عرصه را بر سیستان تنگ کرده است.گویی گردو خاک فقط بر نفس سیستان ننشسته است.بر دل و چشم برخی دست اندر کاران نیز نشسته.

در یک نگاه میتوان سیستان را منطقه ای دید که علاوه بر داشتن پتانسیل های مهمی همچو فرصت مرز،قطبی بودن گردشگری و میراث فرهنگی و توان علمی آن، هیچ تلاشی برای تقویت زیر ساختها و تبدیل نداشته ها به داشته ها صورت نگرفته است.

در تمام دنیا راه آهن را شروع ورود تمدن و پیشرفت خود میدانند.حتی تاریخ و قدمت خود را بر اساس این موضوع میدانند.در ایران نیز شهرهایی که از این موهبت برخوردارند ،پیشرفتشان بیش از سایر نقاط است.

حجم کالا،مسافر ،و خدماتی که از طریق ارتباط ریلی در یک سفر جابه جا میگردد به اندازه ای است که دهها اتوبوس و کامیون در طول شاید یک ماه انجام دهند.
طی چند سال آینده روستاهای بلوچستان نیز به خط ریلی متصل خواهند شد.اما سیستان علیرغم نزدیکی به دو استان و دارا بودن مرزی مهم از آن بهره ای نمی برد،تا کامیون های غیر استاندارد افغانی(این میهمانان نا خوانده همیشگی سیستان) عرصه را بر ناوگان حمل و نقل استانمان بسته و امنیت جاده ای را نیز بر مسافران.اینها جدای از تخریب جاده ها و ترافیک آنهاست.

احداث باند دوم راه زاهدان به زابل نیز مساله ای از همین دست است.به اعتقاد بیشتر مسولان و حتی مردم عادی سخت ترین قسمت احداث آزاد راه که عبور از موانع طبیعی مانند کوهها بوده است تمام شده و ساده ترین قسمت آن که دشتی مسطح به سمت سیستان است باقی مانده.آیا احداث باند دوم آزاد راه به سیستان مشکل تر است یا ایجاد و احداث شریانهای انتقال آب به زاهدان در همان مسیر؟؟!!

انتقال آب بیش از حد از سیستان سبب نابودی سیستان و احداث راه آهن و آزاد راه ،دمیدن روحی تازه در کالبد مردم صبورمان است.

شاید به زعم بسیاری از دوستان نگاه منتقدانه و صریح جایز نیست،و در بسیاری از شهرها این مشکلات وجود دارد.اما به این نکته نیز باید توجه داشت که گردو خاک و طوفانهای ۴ فصل سیستان،بیکاری فزاینده،عدم وجود کارخانه هادر کنار معضلات اجتماعی از جمله رها بودن متکدیان در سطح شهرمان و بالا بودن آمار طلاق به خاطر نبود در آمد روزمره ،انتظار داشتن یک مسیر مطمئن برای حمل ونقل وتجارت خواسته زیاد و دور از ذهنی نیست.

مردمان سیستان این اساطیر روزگار آبادی سیستان،این با شرف ترین و با غرور ترین مردم ،این روزها برای فقط زنده ماندن تن به کارگری در استانهای دیگر می دهند. کاش به صرف خریدن خانه ای در شهری دیگر و یا داشتن مسؤلیتی در آنجا خود را تافته جدا بافته نبینیم از این مردم رها شده در تندبادهای مشکلات.
که این کم لطفیست در حق سرزمین آبا و اجدادیمان.

چه زیبا نوشته اند بر ورودی سیستان که:

آنچه را چشم تو حاشا میکند

چشم ما دارد تماشا میکند ….

داریوش سرابندی

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.