روایت جاده ای که همچنان چشم به راه است !! /روایت جاده های نیمروز - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : در جاده های چشم به راه ۱ سابقه ای از روستای حجت آباد و دلایل عدم آسفالت نوشتیم. نوشتیم که “در سال ۱۳۶۰ بعد از اسکان کامل اهالی، از جاده ای که دو روستای کمالی و پیران را به هم متصل می کرد انحرافی ای به سمت روستا کشیده می شود که خاک ریزی آن با همکاری اهالی و با تراکتور یکی از اهالی روستا به نام محمد خواجه انجام می شود. چندین سال به همین منوال می گذرد و آن جاده مسیر اصلی تردد اهالی است.

بعد از شن ریزی و زیر سازی راه روستا، وقتی قرار است جاده آسفالت شود، مهندسی که یکی از بزرگان روستا اعتقاد دارد افغانی بوده است از اهالی روستا ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان پول طلب می کند اما به دلیل درآمد ناکافی اهالی و متعاقب آن عدم همکاری شان در این زمینه، مبلغ درخواستی تامین نمی شود و این جاده از آسفالت بی بهره می ماند.” ” بعد از تعریض جاده ی روستا، مدیران ذیربط اعلام می کنند که دو روستای ولیداد و حجت آباد در اولین نوبت آسفالت قرار دارند و در صورتی که بودجه ای به این ادارات تخصیص یابد این روستاها آسفالت خواهد شد.

اما از آن پس هیچ اقدامی از سوی نهاد های ذیربط در اینباره مشاهده نشده است و تنها اقدامی که صورت می گیرد صاف کردن جاده توسط گریدر ست که آن نیز باعث می شود لایه شن روی جاده نازک شده و خراب شدن جاده را تسریع کند.

حجت-آباد
مدتی بعد از نگاشتن گلایه فوق چشم به راهی ادامه می یابد. باید لایه ای دیگر شن به جاده افزوده شود و بعد جاده آسفالت شود. قبل از این ها چندین بار قرار شده شن ریزی کنند و جاده را تعریض کنند اما مخالفت های تعدادی اندک از زمینداران روستای کمالی که گاهی نمود هایی از خشونت در آن هویداست جلوی پیشرفت کار را می گیرد.

در یکی از روزها یکی از اهالی به سمت کمپرسی های شن سنگ پرت می کند و در روزی دیگر دست به دامان تهمت و ناسزا می شوند و روزی دیگر با افغانی! خواندن اهالی روستا قصد دارند جلوی کار را بگیرند*. اما جاده که در نوبت اول زیرسازی اش انجام شده منتظر زیرسازی نهایی برای آسفالت شدن است. بدلیل عدم وجود بودجه کافی (این آن چیزی ست که به شورای روستا گفته اند) از آسفالت کردن جاده ها سر باز می زنند.

بودجه که می آید جاده را به هر صورتی که هست شن ریزی مجدد می کنند اگر چه باز هم همه قصه های تلخ ناسزا و تهمت و مانند این تکرار می شود اما اهالی روستای حجت آباد با سعه ی صدر دست به دامان قانون نمی شوند.

فصل دروست و کشاورزان تقریبا تمام روز در زمین مشغول درو و کشت و کار برای همین هم راننده های کمپرسی که حکم دارند جاده را شن ریزی کنند از اینکه مبادا اتفاقی بیافتد از همان دست اتفاق هایی که روز اولی که شن آورده اند، جاده را در نیمه های شب شن ریزی می کنند.

اکنون به یک ماه می رسد که کمپرسی ها جاده را شن ریزی کرده اند اما اهالی روستا هنوز چشم انتظار مسطح شدن شن های ریخته شده در سطح جاده (که باعث ایجاد خطر برای اهالی شده) و در نهایت آسفالت جاده روستا هستند.

آنچه در بالا خواندید شرح قصه ای بود خاص روستای حجت آباد شهرستان نیمروز؛ اما آسفالت، قصه تلخ تنها این روستا نیست بلکه تقریبا همه روستاهای شهرستان نیمروز نیاز به آسفالت و یا روکش مجدد آسفالت دارند که همت بلند مسئولان ذیربط را برای این مهم می طلبد.

جاده های چشم به راه ۲ علاوه بر پرداختن جاده های روستایی شهرستان نیمروز این بار قصد دارد که درباره تعریض جاده ادیمی (نیمروز) به زابل که کلنگ آن از نزدیک به ۲۰ سال قبل خورده و خانه های مسکونی حاشیه جاده خراب، همسطح سازی اطراف جاده با جاده آسفالت انجام شده نیز بنویسد.

این تعریض تا اردوگاه افاغنه در شمال جاده مواصلاتی روستای الری* و شمال روستای حسین آباد خواجه انجام شده است اما از آن بعد چندین سال است که خبری از هیچ گونه عملیات راه سازی نیست. جا دارد که یادآوری شود همین عدم تعریض و به حال خود گذاشتن جاده ها تا به حال باعث از دست دادن چندین پدر، پسر، برادر، مادر، خواهر، دختر و… شده است.

ما بسی خوشحال خواهیم شد اگر نگاشته بعدی مان سپاس گذاری برای اتمام این پروژه های چندین و چند سال زمان برده باشد.
*جاده باریک شده و امکان ایجاد خطر سرقت و تصادف را زیاده کرده است.
*این جاده نیز چون خیلی از جاده های دیگر که قبلا آسفالت شده اند نیاز به تعمیر اساسی دارد.
با سپاس
تقی خواجه