- 26 خرداد 1394
- کد خبر 7859
- Print This Post
سایز متن /
پسرم …!
دیر آمدی
ولی هنوز هم …
پای چادرم بوی بوسه ی آخرت را می دهد …!
خوش آمدی پسرم …
بوی عطر یاست
تمام شهر را پر کرده است …!
دیر آمدی پسرم …
ولی با آمدنت
تمام مادران شهر
چادرانشان بوی عطر گرفته است …!
تو دیگر تنها دردانه ی مادر نیستی …
تو مرواریدی بر قلب تمام عالمی …!
خوش آمدی دردانه پسرم …!
*****************
دستانت را بستند
و ندانستند
راه آسمان رو به دست تو باز می شود.
نمی دانستند
از تو اسطوره ای میسازند
تا سالیان سال چون خنجری بر قلبشان فرو روی …!
دستانت را بستند
ولی ندانستند امروز
هزاران هزار
دست برای تو به سویشان مشت میشود.
ندانستند
امروز تمام مادران برای لمس بودنت
برای استخوان هایت …
برای ریه های گل گرفته ات …
آغوشهایشان سوی تو پرواز میکند….!
“این دو تا دست نوشته ی خودم بود که تقدیم این شهدای گرانقدر و شجاعتشون میکنم. ”
“تینا محمدی”