- 11 بهمن 1393
- کد خبر 4793
Print This Post
سایز متن /
نی زار : وقتی انقلاب پیروز شد، مسئولین امر در جهادسازندگی زابل، به شدت دنبال مسئلهیابی روستاها بودند و برای هر مسئلهای راهحلی تدبیر و با مشارکت مردم در اسرع وقت اقدامات لازم را انجام میدادند.
یکی از معضلاتی که طی دوران رژیم طاغوت در روستاهای سیستان آزاردهنده بود و مردم از آن رنج میبردند، وجود برکهها یا گودالهایی در کنار روستاها بود که در زابل اصطلاحاً به آنها «خندق» گفته میشد
سابقاً در شهرها و روستاها برای ساخت مسکن، به طور عمده از گل استفاده میشد، ابتدا با قالبهایی خشت تولید میشد و با ملات گل، خانههای گنبدی شکل را میساختند، بنابر این نزدیکترین فاصله برای تأمین این گلها انتخاب میشد و همه باید فقط از همین محل، گل برداشت میکردند و بعدها اینجا به یک چالهی باتلاقی تبدیل میشد، آب آن شور و با نمک بالا و به رنگهای قرمز، زرد و سبز بود.
حیوانات گاهی وارد آن میشدند و همانجا میمردند، بو میگرفتن و متعفن میشدند و پشه و حشرات زیادی به وجود میآمد و همیشه موجبات آزار مردم را فراهم مینمود. روستاهایی چون سکوهه، دولتآباد، قلعهنو، خمک و سدکی معروفترین آنها بودند.
وقتی خان روستای سکوهه را محاکمه میکردند، مردم روستا به عنوان یکی از موارد اتهامی به ایشان، حفر خندق را یاد میکردند و اشاره داشتند که این خندق را خان حفر کرده تا مردم همیشه از بوی بد و حشرات آن معذب باشند. جهادسازندگی در یک اقدام اولبه، نسبت به تسطیح این خندق ها اقدام کرد و مردم برای اولین بار نفس راحتی کشیدند.
اما طی سالهای بعد، با اقدامی خیرخواهانه و توسعهای، نوع جدیدی از این خندقها در عرصهی روستاهای سیستان پا به عرصهی وجود گذاشت. با اجرای طرح احداث شبکهی آبیاری و زهکشی پشتآب و شیبآب سیستان، در کنار هر کانال آبی که به منظور توزیع آب احداث شد، یک کانال دیگر با عمقی بیشتر اجرا شد که وظیفهی جمعاوری و هدایت زهاب ناشی از جریان آب در کانالها را بر عهده داشت تا زهاب باعث تخریب اراضی اطراف نشود.
از نظر طولی صدها کیلومتر کانال زهکش احداث شد که نقش مؤثری در جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی داشته است. اما این کانالها در نقاطی نیز موجبات اذیت و آزار مردم و ساکنین دو سوی آن را فراهم نموده است.
قسمتهایی که در جوار کانالهای آبیاری است، اغلب اوقات آب در کانالها جاری است، معمولاً علوفهی نی در آن سبز شده و یک شرایط زیست محیطی خود پالایشی در آن به وجود آمده است و مشکل خاصی ایجاد نمینماید.
اما کانالهایی که از جوار روستاها عبور میکند، خود محلی برای سرازیر شدن آب فاضلاب و آبهای سطحی روستا به آن شده و به دلیل تجمع این فاضلابها، رنگ و بوی بسیار بد و ظاهری بسیار زشت به محیط روستایی داده است، انباشت نمک در آن باعث شده تا حالتی باتلاقی یافته، حیواناتی از جمله سگ و گربه و یا سایر حیوانات در آن مانده، بمیرند و لاشهی متعفن آنها چندین ماه موجب انتشار بوی نامطبوع آن به اطراف باشد و چون در روستاها، عملاً در خصوص تنظیف محیط روستایی کسی یا ارگانی مسئولیت قانونی ندارد، وضع بهداشتی و امنیتی مردم را به مخاطره انداخته است.
از مصادیق بارز این امر، میتوان به کانالی که از قسمتی از شهر ادیمی، روستای فقیرلشکری و یزدانپناه عبور میکند، نام برد که عرض زیادی دارد و جمعیت قابلی نیز در طرفین آن ساکن هستند.
علاوه بر این با اندکی فاصله از روستای پشتادیمی و شهر ادیمی، دایکی است که سازمان آب منطقهای در کنار گورهها احداث نموده و زهابهای هدایت شده توسط این زهکشها را در بستر دریاچهی هامون به آن واریز میکند.
اینجا نیز عملاً به یک استخر بزرگ چند هکتاری تبدیل شده و خود یک باتلاقی است که چه بسا حیواناتی نظیر خوک، شغال، روباه، سگهای ولگرد و سایر احشام سرگردان وارد آن میشوند و قدرت برگشت و نجات خود از این عرصهی باتلاقی را ندارند و بوی متعفن آن توسط بادهای منطقه به اطراف منتشر و ساکنین روستاهای یاد شده و بخشی از شهر ادیمی برای همیشه از آن عذاب میبرند.
به نظر میرسد دستگاههایی چون مراکز بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست موضوع را پیگیری و برای آن راه حل مناسبی را پیشبینی و دستگاههای مسئول را وادار به اصلاح اقدامات انجام شده بنمایند.
عباس نورزایی