طلا در مس ، کیمیا و خاک / براهنی را بیشتر بشناسیم - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار
رضا براهنی

نی زار : رضا براهنی ، نویسنده ، شاعر ومنتقد ادبی است که بسیاری او را پیش رو در جریان های ادبی که بعد ها در اواخر دهه ی هفتاد با حمایت محمد علی بهمنی رواج بیشتری پیدا کرد می دانند .

۲۱ آذر و زاد روز براهنی ، مرا که چند هفته ای است با طلا در مس او سخت در گیرم را بر آن داشت تا این مطلب نیز بر روی خروجی نی زار قرار بگیرد .

رضا براهنی

رضا براهنی

درست در خاطرم هست …همین ماه قبل بود که برای پیدا کردن طلا در مس رضا براهنی ، همه ی کتابخانه های زاهدان را زیر و رو کردم ، باز هم مثل همیشه وقتی از پیدا کردن کتابی ناامید می شوم بیاد استاد قاسم سیاسر می افتم و می دانم اگر هیچ کس نتواند کتابی برایم پیدا کند قاسم سیاسر گنجینه های عظیمی در اختیار دارد که دست خالی از پیش او نمی روم !

تا وقتی که سه جلد طلا در مس رضا براهنی را ورق نزده بودم شناخت درستی از براهنی نداشتم اما آنچه پس از خوانش جلد اول آن دست گیرم شد را بعد ها تحت عنوان” براهنی را بیشتر بشناسیم ” منتشر خواهم کرد . برای آنانی که دل در گرو ادبیات دارند و بر آنند تا به راستی گنجینه ی زر مانند کلمات را از لابه لای اشعار فرسوده و زنگار زده دریابند ، طلا در مس همراه بسیار قدرتمندی خواهد بود . 

در هر روی برای شناختن رضا براهنی که اینک نزدیک به هشت دهه از زندگی اش را می گذراند خوانش مطالب زیر خالی از لطف نخواهد بود .

 

زندگی نامه رضا براهنی 

رضا براهنی در سال ۱۳۱۴ خورشیدی، در تبریز به دنیا آمد خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای داشتند و وی در ضمن آموزش های دبستانی و دبیرستانی به ناگزیر کار می‌کرد. در ۲۲ سالگی از دانشگاه تبریز لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت سپس به ترکیه رفت و پس از دریافت درجه دکتری در رشته خود به ایران بازگشت و در دانشگاه به تدریس مشغول شد

وی هم چنین تا زمان حضور در ایران او چند دوره کارگاه نقد، شعر و قصه نویسی برگزار کرد که از مشهورترین شاگردان او در آن کارگاه ها می توان به شیوا ارسطویی، هوشیار انصاری فر، شمس آقاجانی، روزبه حسینی، عباس حبیبی بدرآبادی، مهسا محبعلی، سید علیرضا میرعلینقی، فرخنده حاجی زاده، ناهید توسلی، رزا جمالی، احمد نادعلی، پیمان سلطانی و … اشاره کرد که باعث شکل گیری یک جریان در دهه هفتاد شمسی شدند.

در سال ۱۳۵۱ خورشیدی به آمریکا رفت و شروع به تدریس کرد . یک سال بعد که به ایران آمد دستگیر و زندانی شد. در سال ۱۳۵۳ خورشیدی، بار دیگر به آمریکا رفت در سال ۱۳۵۶ جایزه بهترین روزنامه نگار حقوق انسانی را گرفت.

رضا براهنی از شاعران معاصری است که در روند شکل گیری اشعارش گونه های متفاوتی از شکل و محتوای شعری را عرضه داشته است . اشعار او در مجموعه های منتشر شده ، عمدتا مصنوع و دشوار و دارای ابهام است . زبان شعر او ناهموار و عاری از روانی است و نشان از این دارد که براهنی عمدتا به دنبال فرم شعر است تا سرایش آن. با این همه استعداد شاعری او غیر قابل انکار است . در میان اشعار او خصوا در بین عاشقانه هایش شعر های قابل توجه با نکات و تصاویر زیبا یافت می شود.

براهنی شاعری است مطلع نسبت به شعر فارسی و منتقدی است تیزبین و هوشیار ، براهنی در سال ۷۴ مجموعه ای به نام خطاب به پروانه ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم را انتشار داد که آن را مهمترین مجموعه شعری خود می داند و در آن نمونه هایی از اشعار خود را عرضه داشته است که در شرح آنها چنین می گوید :

حرکت از شعر تک وزنی است به سوی اوزان مرکب و ترکیبی و شعر چند صدایی با نتی که ذهن خواننده شعر باید برای شعر بیاید به صورتی که شعر موضوع اصلی خود یعنی زبان و زبانیت خود را به رخ بکشد

براهنی شاعری است که شعر را خوب می فهمد و می شناسد اما از ابتدای کار شاعری راه مشخصی را طی نکرده است و ابهام گویی و پیچیده کردن مفاهیم و تصاویر و توجه بیش از حد به ابداع ساختار شعر او را در مسیری قرار داده که سیر تکاملی مشخصی ندارد .

آثار :

اشعار

  1. آهوان باغ (۱۳۴۱)
  2. جنگل و شهر (۱۳۴۳)
  3. شبی از نیمروز(۱۳۴۴)
  4. مصیبتی زیر آفتاب(۱۳۴۹)
  5. گل بر گسترده ماه(۱۳۴۹)
  6. ظل الله(۱۳۵۸)
  7. نقاب‌ها و بندها (انگلیسی)(۱۳۵۶)
  8. غم‌های بزرگ(۱۳۶۳)
  9. بیا کنار پنجره(۱۳۶۷)
  10. خطاب به پروانه‌ها
  11. اسماعیل(۱۳۶۶)

رمان

  1. آواز کشتگان
  2. رازهای سرزمین من
  3. آزاده خانم و نویسنده‌اش، ناشر: انتشارات کاروان
  4. الیاس در نیویورک
  5. روزگار دوزخی آقای ایاز
  6. چاه به چاه
  7. بعد از عروسی چه گذشت

نقد ادبی

  1. طلا در مس
  2. قصه‌نویسی
  3. کیمیا و خاک
  4. تاریخ مذکر
  5. در انقلاب ایران
  6. خطاب به پروانه‌ها یا چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم
  7. گزارش به نسل بی سن فردا (سخنرانیهاومصاحبه‌ها)

 

گر مرده من به پیش او بردی

یادت نرود قفس

حیرانی من در آب و آیینه

یادت نرود

وقتی مه بلند

فریاد زدم که دوستش میدارم

یادت نرود

وقتی که کنار دست او هستم

من نیستم ، اختیار من دستم نیست

پیغمبر وحشیان عالم هستم

یادت نرود

قفس

باران دمادم

دریا

یادت نرود

ددر اطلس چشمهای او ویرانم

تاراجم

آوارم

 مظمومی عشق و عاشقی

در فقر نجیب

یادت نرود

آهو و صفیر تیر ، تیر و زعفران پاشیده

بر جنگل برگ


داود صیاد