ارزیابی یک سال استانداری علی اوسط هاشمی - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

به گزارش سرویس رسانه های دیگر نی زار، روزنامه زاهدان در سرمقاله امروز خود به بررسی عملکرد یکساله علی اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان به قلم دکتر محمد تقی رخشانی پرداخته است.علی اوسط هاشمی

در سر مقاله این روزنامه آمده است: سی ام آبانماه یک سال از انتصاب علی هاشمی به سمت استانداری سیستان و بلوچستان گذشت در این نوشتار مروری بر این یک سال داریم. هنگامی که دکتر دهمرده به سمت استانداری سیستان و بلوچستان منصوب شد علی رغم نگرانی هایی که بخش هایی از جامعه و به ویژه اهل سنت داشتند که آن هم با حضور دکتر شهریاری به اتفاق جمعی از همفکرانشان در منزل مولوی عبدالحمید و گفتگوی دو جانبه برطرف شد.عموم مردم استان از این انتصاب خوشحال بودند اگرچه نخبگان سیاسی دلهره ی چتر کوچک و رفتارهای غیر قابل پیش بینی دکتر دهمرده را داشتند دهمرده در هر صورت شخصیتی پرکار و اکتیو بود که بخش های مختلف استان را به تحرک واداشت اما همان کوچکی چتر او که به جز چند نفر محدود زیر آن جا نمی گرفتند و کم تجربگی سیاسی میدان را از او گرفت و مجبور به ترک استان شد و فرصتی که می توانست منجر به برداشتن گام های اساسی در توسعه استان باشد ناکام ماند.

پس از وی در شرایطی که با بالا رفتن قیمت نفت دولت وقت به پولدار ترین دولت تاریخ ایران تبدیل شده بود فردی یه استانداری سیستان و بلوچستان منصوب شد که از هفت دولت آزاد بود و تنها آمده بود تاباسمت استانداری بازنشسته شود.این دوران فترت، از عصر طلایی مالی استان نتوانست استفاده کند و گرفتاری های دولت مرکزی هم فرصت توجه به استان را نداد و استان همچنان در حال در جا زدن باقی ماند. دوره ی کوتاه پس از آزاد هم دوره ی بهتری نبود به همین دلیل با انتصاب علی هاشمی به سمت استانداری با رقه هایی از امید در استان دمیدن گرفت، وی از اصلاح طلبان با سابقه و شناخته شده بود که دیدگاهی موثر در حوزه ی توسعه داشت. این پیشینه چون با سخنان نخستین روزهای حضور هاشمی در استان همراه شد که: به استان نیامده ام تا گازو راه و سد بسازم آمده ام تا طرح های بزرگ توسعه اجرا کنم برق امید در چشمان مردم استان درخشید و همگان منتظر آن بودند تا تدبیر استاندار را در این زمینه ببینند. البته استاندار در مورد همکاران خود در ادارات مختلف هم سخن گفت وی اظهار داشت که همه ی مدیران استان از دهیاری تا استانداری باید هم فکر و همراه ریاست جمهوری باشند. ایشان به این سخن تکمله ای هم افزود که همچون دولت گذشته عمل نمی کنیم و برای نمونه ی عملکرد دولت گذشته، خود را مثال آورد که هشت سال در پارکینگ بوده و حتی چای هم خودشان فراهم می کرده اند و از خودشان پذیرایی می کردند و این را نشانی از بی احترامی و بلا مصرف بودن تعبیر می کرد.

با نخستین اقدامات هاشمی معلوم شد که شرایط خیلی هم مطابق میل نیست.

در اولین گام وزارت کشور مانع استفاده از افراد بازنشسته شد و این دست استاندار را برای استفاده از نیروهای با تجربه ی همفکر ست چنانکه هنوز هم استاندار نتوانسته است برای مدیر کل دفتر استاندار موافقت بگیرد . در ادامه ی همین سیاست استفاده از نیروهای سایر ادارات هم در سمت های استانداری و فرمانداری ها محدود و مقید به شرایطی شد که عملا کار را مشکل می کرد . سیاست کلی دولت هم که تعامل با مجلس بود مبحث تغییر مدیران را مشکل تر کرد. دولت انتصابات مدیران را با تعامل نمایندگان مجلس تعریف کرد اما نمایندگان با استفاده از فرصتی که دولت فراهم آورد تا به آنجا پیش رفتند که به معرفی گزینه هم پرداختند و بر گزینه های خود نیز پای فشردند . بدیهی است در شرایطی که از هشت نماینده ی استان هیچ کدام اصلاح طلب نیستند معلوم بود که گزینه های آنها چه کسانی خواهند بود و در مورد گزینه هایی هم که به آنها معرفی می شد بر روی گزینه های اصلاح طلب به جد مقاومت می کردند . شاید به همین دلایل است که تغییر گزینه ی مدیریت ورزش بیش از هفت ماه زمان برد و ریاست دانشگاه سیستان و بلوچستان با وجود آنکه بیش از نه ماه از گزینه ی مورد نظر استان می گذرد هنوز جابجایی لازم صورت نگرفته است . این تاخیر ها هزینه های بسیار داشته است . و در مواردی کار را به جایی رسانده که مدیر قبلی با تمسخر به کارمندان خود که طرفدار دولت هستند می گوید : آقا جان ما خسته شدیم تو که با دولت نزدیک هستی بگو لطفا ما را عوض کنند . از سوی دیگر تاخیرها باعث شد تا در نگاه و بیان مردم این جمله جاری شود که هنوز دولت آقای احمدی نژاد روی کار است در این میان آنچه جای تاسف داشت این بود که تعدادی از اصلی ترین نیروهای اصلاح طلب و فعالان ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی که دارای شایستگی و صلاحیت بودند در انتصابات دیده نشدند و برعکس برخی از شناخته شده ترین نیروهای اصولگرا و فعالان ستاد آقای جلیلی در سمت های خود باقی ماندند و یا در حوزه های مختلف جابجا شدند . نکته ی دیگر آن بود که تعدادی از بخشداران ، فرمانداران و مدیران ستادی استانداری که از مدیریت برداشته شدند به سمت های بالاتر در استانداری منصوب شدند . این انتصاب و ارتقاها در چارچوب دیدگاه استاندار بود که ما مثل دولت قبل عمل نمی کنیم که افراد را با بی احترامی جابجا کنند و از آنها استفاده نشود اگر چه اصل سخن استاندار صحیح است و در دوره ی اصلاحات نیز اصلاح طلبان این توصیه ی اخلاقی و مدیریتی را رعایت کرده بودند اما معنای حرمت گذاری و استفاده از توان نیروها آن نیست که از سمت دیگر دیوار بیفتیم یعنی هنوز نیروهای همفکر دولت به کار گرفته نشده اند در فکر انتصاب نیروهای برکنار شده ی دولت قبل باشیم . قطعا آنان هم فرزندان همین آب و خاک هستند و از تجربه مناسب هم برخودارند می شود برای آن تجربه و توانایی تعریفی مناسب کرد اما در هر صورت این اتفاق افتاد و مورد نقد هم بود در مواردی هم چون اداره ی کل محیط زیست ، انتصابی صورت گرفت که مدیر جدید به سرعت موفق شد کار گروه تالاب هامون را هم چون خود هامون خشک کند و تالاب هامون را نه تنها از اولویت هیات دولت بلکه از اولویت افکار عمومی استان هم خارج کند و اگر نبودند شکارچیان غیر قانونی و چند پرنده ی زخمی و نادر بیم آن بود که این اداره کل از صفحه ی اخبار هم حذف شود . در کنار این نقد و تاخیرها اتفاقات خوبی هم افتاد و برخی از نیروهای هم فکر دولت در سمت های مختلف مشغول به کار شدند که امید است با حضور انان تغییرات خوبی در جهت توسعه ی استان اتفاق بیفتد . در حوزه ی اقتصاد اتفاقات خوبی افتاد اولا آقای هاشمی به خوبی توانست نظر دولت را به استان جلب نماید .و فراهم کردن زمینه ی حضور اعضای مهم هیات دولت از جمله معاون اول ، معاون برنامه و توسعه ی منابع انسانی ، معاونت محیط زیست و وزرای متعدد و از همه مهمتر حضور شخص رییس جمهور و تعدادی از اعضای کابینه نگاه ها را متوجه توسعه ی استان نماید . در این فرآیند تعدادی از پروژه ها ی گذشته که معطل و ناتمام مانده بود مانند گازو راه آهن چابهار – زابل – مشهد و یا پروژ ه هایی که مطالعات آنها انجام شده بود منتظر اقدامات دیگر بود مانند پروژ ه های پتروشیمی ایرانشهر و چابهار و جذب اعتبار برای پروژ هی لوله کشی تحت فشار برای ۱۴۶ هزارهکتار در سطح استان و ارتقای ظرفیت بارگیری و تخلیه در اسکله های چابهار به چند برابر ظرفیت موجود همه اقدامات اساسی و زیر بنایی برای توسعه است . در حوزه ی اقتصاد دو نکته قابل نقد وجود دارد اول اینکه هیچ گونه پروژه ی کوتاه مدتی برای معیشیت و اشتغال مردم در استان و به ویژه در سیستان تعریف نشده است آن هم در شرایطی تحت فشارهای سنگین فقر و بیکاری شاهد مهاجرت مردم هستیم و به طور روزانه شاهد صحنه هایی هستیم که قلم از نوشتن آن شرمنده می شود . سیستان که اقتصادش متکی به کشاورزی ، دامداری ، شیلات و تجارت بوده است با شرایطی روبروست که خشکسالی سه امکان اول را از بین برده ودیوار امنیتی هم مرز را بسته و راه اشتغال تجاری مردم را هم مسدود کرده است همتی بلند می خواهد تا فضای تنفسی فراهم گردد که شاهد به با ر نشستن طرح های زیر بنایی باشیم . در حوزه ی اشتغال لازم به یاد آوری است که جناب هاشمی در بدو ورود به استان اعلام نمودند که مجوز استخدام هزار نفر نیروی بومی را در نیروهای نظامی و انتظامی گرفته اند ، سپس اعلام شد که مجوز استخدام چهار هزار نفر در ادارات دولتی دریافت شده و بعد هم آقای نوبخت در سفر به سیستان به مردم آنجا استخدام نزدیک به هشتصدنفر را قول داد که در این زمینه ها اتفاق خاصی نیفتاده است به این مطلب این نکته را هم اضافه کنیم که چارت رسمی دولت در استان ۴۰ درصد خالی می باشد و به طور طبیعی باید سهم ما از استخدام ها ببیشتر باشد که متاسفانه می شنویم دولت هم چون سایر استانها کاهش تعداد کارکنان دولت را هم چون سایر استانها از استان ماهم مطالبه کرده است . نکته دیگر این که متاسفانه فرآیند بروگراسی دریافت مجوز ووام هم چون گذشته هفت خوان رستم و هزار توی تاریک و مایوس کننده ای است که محصول آن رماندن سرمایه گذاران است . حوزه ی دیگری که عملکرد استانداری پر بحث و مجادله بوده است حوزه ی امنیت است . هاشمی در هنگام ورود به استان از نا امنی های استان به عنوان ‘خرده شرارت ‘ نام برد اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که مسئله گروگانگیری ۵ نظامی مرزبانی در سراوان پیش آمد و استان را با چالش جدی روبرو نمود استانداری و حوزه ی امنیتی با استفاده از پتانسیل نیروهای مردمی اعم از علما و معتمدین به خوبی از این چالش گذشتند اما آنان که امنیت را ابزار تبلیغات می خواهند دست به جو سازی زدند و گروگان گیری و آزاد سازی گروگان ها را برنامه ای از پیش تعیین شده خواندند در جریان ترور شهید صیاد و شهید نوروزی در جنوب استان بود که شعارهای تند علیه استاندار داده شداما مجموعه ی امنیتی استانداری و اداره ی اطلاعات با همراهی نیروهای انتظامی و نظامی بدون توجه به این جو سازی ها و تبلیغات کار خود را انجام دادند و توانستند انبوه برنامه های پشت مرز برای ایجاد ناامنی در داخل استان را خنثی نمایند چنانکه موفقیت های این مجموعه گروهک های آن سوی مرز را دچار اختلافات و درگیری های درونی نمود و آنان را به خود مشغول ساخت و حرکتهای محدود آنها هم در نقطه ی صفر مرزی شناسایی و خنثی شدند و به واقع ‘ خرده شرارت های’ ‘ خرده شروران ‘ هم کنترل شد و اکنون باید فضای استان از سرقت های اتومبیل و خانگی و دعواهای خیابانی هم پاک شود . اگر چه نمی توان عملکرد همه ی دستگاه ها را به پای استاندار گذاشت اما مجموعه ی استانداری هم باید سهم خود را در ضعف دستگاه های اجرایی بپذیر د حوزه ی فرهنگ در این یکساله نه تنها کارکرد قابل قبولی نداشته بلکه ضعف های اساسی از خود نشان داده است . ثبت جهانی شهر سوخته اتفاق بزرگی بود که به قطع و یقین تا یک قرن دیگر برای استان تکرار نمی شود مگر به مدد کاوش ها و یافته های جدید که می توانست استان سیستان و بلوچستان را هم جهانی کند . جشن ثبت جهانی در قواره ی کوچک و بی خاصیت آه را از نهاد فرهیختگان و دل سوختگان عرصه ی فرهنگ و هنر استان بر آورد.