نی زار: علیرضا خسروی از پژوهشگران و محققین برجسته سیستان و رییس میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری شهرستان زابل، یادداشتی تحت عنوان ” باز خوانی روایت تاریخ سیستان ازکاروان اسیران کربلا ” برای رسانه نی زار ارسال نموده است که در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانید.به نام خدا
فرازهای شورانگیزکتاب تاریخ سیستان به بیان کربلا و کاروان اسرا باز می گردد نویسنده ی سنی این اثر ارجمند به راستی و روشنی در بیان این رویداد و بویژه از زبان یک راهب مسیحی ،نشان میدهد که خود و مردم سیستان شیعه ی فرزندان پیامبر(ص) هستند و با این نوشتار که :…. نه نیکو طریقتی برگرفت یزید، که با خاندان پیامبر(ص) چنین کرد …دلبستگی های خویش ومردمش را به دید رهروان تاریخ می گذارد.
دربیان کاروان اسرای کربلا می نویسد که کاروانیان و یزیدیان را رسم بر این بود که به هر منزل سر امام حسین(ع) را بر سر نیزه به نمایش می گذاشتند تاشبی و در منزلی که دیری از راهبان مسیحی در آنجا برقرار بود رسیدند و در اینجا نگارنده ی کتاب روایتی زیبا و تکان دهنده را از زبان و دیده ی راهب مسیحی بیادگار می گذارد که چون به سنت،سرامام حسین(ع) را برسر نیزه کردند ناگاهان پاره های نور از زمین به آسمان برخاست به گونه یی که هیچ ظلمت نماند و همه جا روشن شد. پس ندا داد که شما کیستید واین سر از آن کیست؟ گفتند که ما اهل شام هستیم و این سر حسین(ع)علی(ع) است.پس گفت که چه بد مردمانی هستید که اگر از عیسی(ع) فرزند مانده بود ما او را پادشاه می کردیم و ادامه می دهد که ای قوم ،من مقداری زر ناب دارم ، از آن شما و سر را تا بامداد به من امانت دهید،پس سر را می گیرد با گلاب ومشک شستشو میدهد و با او تا روشنای صبح به راز و نیاز می شود و درب امداد با گفتن شهادتین اسلام می آورد. دراین روایت ماندنی با آوردن این شاهد مثال که “اگر ازعیسی (ع) فرزند مانده بود” ریشه های نخستین باورونگاه مسلمانان را به فرزندان امام علی(ع) حضرت فاطمه(س) نشان می دهد که حسین(ع) فرزند پیامبر(ص) در دیده ی مردم سیستان هم روزگار نویسنده بوده که منزلت و جایگاهش را در این روایت برای نیامدگان سرزمینش با خرد و دانایی به باز گفت می نشیند.

سلام برحسین (ع) آن روز که زاده شد.
علیرضا خسروی-آبان ۹۳