سفره بی بی سه شنبه - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : بررسی قصه های عامیانه ، همیشه موضوع اصلی پژوهش های مردم شناسی است . مردم شناسان ، موضوع داستان عامیانه را تحلیل می کردند تا عناصر فرهنگی از بین رفته ی یک جامعه ، یا اهمیت عناصر دیگر در زندگی مردم را شناسایی کنند . ” پراپ ” _ نویسنده و داستان نویس روسی _ برای قصه ها مدلی ارائه داد که براساس آن ، عناصر و واحدهای قصه ها رده بندی می شوند که بی شباهت به کار ساختار گرایان نیست .

” پراپ ” می گوید :
” اگر ما بتوانیم الگو های ساختاری موجود در یک موضوع ، یا یک نوع فولکلوریک را جدا و توصیف کنیم ، ممکن است بتوانیم راهی به شناخت ماهیت فرهنگی مربوط به آن به طور کلی ، و هم چنین به مقولات شناسایی ، تعهدات آرمانی و رفتار واقعی مردمانی که در آن فرهنگ شریکند ؛ باز کنیم ”

نخست به آیین سفره می پردازیم ؛ سفره ی بی بی سه شنبه ، یکی از سفره های معروف نذری در میان سیستان بانوان و دیگر بانوان اقصی نقاط ایران است . در باور ها ، ” بی بی حور ، بی بی نور و بی بی سه شنبه ” ؛ سه زن پاک نهادند که واسطه ی بر آورده شدن حاجات نیازمندان می باشند .
” دکتر همایون سپهر ” _ جامعه شناس ، ادیب و مردم شناس _ در بیان نقش زنان برای سفره های نذری می گوید :
” در ایران باستان ، زنان به دلیل حس نگهبانی و محافظت و نگرانی نسبت به خانواده ؛ سفره را نذر ایزدبانوان می کردند و از آنان می خواستند تا حافظ و نگهبان خانواده هایشان باشند .
زنان به عنوان نخستین انسان هایی که کشت را بر عهده گرفتند ، دانه را شناختند و مسئولیت غذای خانواده را عهده دار شدند ، توانستند پایه و اساس سفره های نذری و غذا را بنیان گذارند . در حقیقت با سیری در تاریخ ایران باستان می توان دریافت که سفره عامل طلب باران برای زمین خشک و برهوت _ گریستن _ و نماد باغ و مزرعه است . ”
از همین رو می توان گریستن بر سفره های نذری را ، نشانی کهن از طلب باران برای برکت دانست !
در شرق ، شمال و مرکز ایران ؛ بر سر سفره ی بی بی سه شنبه نماز می گزارند و قرآن می خوانند و دعا می گویند و حاجت می طلبند . در سیستان ، ” لیتّی ” می پزند و به خراسان شمالی ، ” آش بی بی سه شنبه ” و در دیگر نقاط ، ” کاچی ” بر سر سفره آوردند . این سفره ها تجلی دورانی است که زندگی کشاورزی و باغداری توسط زنان و با استمداد از نیرو های فرا طبیعی ایزدان و ایزدبانوان وجود داشته است . سفره های نذری ، تمثیل و نمادی از بهشت اند که از جهان معنوی بر سطح زمین آمده اند .

داستانی که بر سر سفره ی ” بی بی سه شنبه ” بیان می شود ، به گویش ها و شیوه های متفاوتی نقل شده است . ” آسوکه ی بی بی سه شنبه ” در سیستان ، داستان دختری است ” فاطمه ” نام که به ظلم نامادری گرفتار آمده ، صبر پیشه کرده و در مقابل ظلم و جور نامادری ، از سه بانو مدد می طلبد .
در تهران ، ری ، ورامین ، مشهد و … ؛ داستان اندکی تفاوت دارد و همانند تمامی داستان های مشابه در جهان که اصلی تفاوتشان در نام ِ قهرمان داستان است ، فاطمه ی سیستانی را ” شهربانو ” و ” ماه پیشانی ” می نامند . در اشتهارد و جهرم نیز داستان ” گل خندان ” و ” گل قهقهه ” را آورده اند .
در ادبیات داستانی افغانستان ، این داستان را ” زیبا و تاجور ” می خوانند و در اروپا ، ” سیندرلا ” است … !
احمد شاملو ، در کتاب کوچه _ قصه های عامیانه _ داستان ” بی بی حور و بی بی نور ” را مجزا از داستان ” بی بی سه شنبه ” تعریف می کند .

گردآوری : سارا سالاری