عقد قراداد شهرداری زابل با اتحادیه جلوبندی سازان اتومبیل - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : هنگامی که پس از سال ها گذرت به جلوبندی سازی می افتد و به تعبیر مخزن الاسرار نظامی ، “ناصیه ی” خودرویت را بدست “ده رضا* نشینان ” می دهی ، به چاله ها و دست انداز های خیابان ها که نقش بسزایی در خرابی این بخش خودرو ها دارند توجه بیشتری نشان می دهی!

اینجاست که تازه در می یابی که “چو عنقا را بلند است آشیانه” یافتن خیابانی عاری از دست انداز و نگین های خوش نمای چاله ها، کاری است بس سترگ که حتی از عهده ی “مرد کُهَن” نیز بر نمی آید .

باری به هرجهت ، به حکم زیارت پدر و مادر و چندی کارمهم دیگر گذرمان به سیستانی افتاد که روزگاری می گفتند در شهر سوخته اش، کل شهر با سفال های مستحکم و خوش نمایی فرش بوده است .

پس از آن هزینه ی نیمه سنگینی که برای تعمیر جلوبندی پرداخت کرده بودم شش دانگ حواسم بر این بود که چونان عقابی تیز بین، چهارچشمم تنها به خیابان های شهرم باشد از همین روی برای نخستین بار بود که از تماشای مبلمان زیبای شهری محروم شدم !

از همان ابتدای خیابان ورودی شهر تنها در پی آن بودم که اگر خیابانی را با دست انداز و چاله ها مشاهده کنم نامش را در گوشه ای یادداشت کنم تا اگر بنا بود در این باره مطلبی را مرقوم کنم نوشته ام با مستنداتی دقیق همراه باشد .

اما در هر خیابانی که می رفتم نه تنها از تعداد دست انداز ها که می توان ” حفره دریچه های فاضلاب شهری ، کنده کاری ها و شکست آسفالت “را از این دست دانست ، کم نمی شد که گاهی نیز برخی خیابان ها به هر چیزی شبیه بود جز خیابان آسفالت استانداردی برای عبور وسائل نقلیه !

نمی دانم شهرداری محترم زابل با صنف جلوبندی سازان قرار دادی پنهانی امضا نموده یا خیر ! اما آنچه از حال و هوای خیابان های این شهر بر می آید چیز دیگری جز این نمی تواند باشد .

جالب تر آنکه در روز جمعه ۸ مرداد به گواه چشمان کاوشگرم درب بسیاری از تعمیرگاه های بخش های مختلف خودرو بسته بود جز جلوبندی سازها که گویا این روزها حسابی بازارشان گرم است !

شهرداری محترم یا توان اصلاح این نقیصه را دارد که اگر چنین است و اقدامی نمی کند فبها ، اما اگر این توان را در خود نمی بیند دست به دامان دفتر امور شهری و معاونت عمرانی شود تا حداقل این بخش از سبد هزینه مردم حذف شود ! چراکه نه امیدی به عوارض ها می توان داشت و نه امیدی به روکش های موقتی مشارکتی ، مگر اینکه به هر طریقی که شده خود را در سود صنف جلوبندی سازها سهیم کنند !ناسلامتی این شهر چند صباح دیگر نام منطقه آزاد به خود می گیرد !

سیستانی ها را اگر پس اندازی باشد همان بس که خرج درمان بیماری های تنفسی شان بکنند دیگر صف کشی در جلوی جلوبندی سازها ظلم مضاعفی است !

راستی ، این نهضت آسفالتی که می گفتند چه بود ؟!

صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند // کز کار خلق یک گره بسته وا کند

پی نوشت:

*ده رضا : نام روستایی در شهرستان هامون است

** نی زار یادداشتی را  باعنوان از چاله تا چاه  در تاریخ ۸ آذر ۹۳ به قلم دوستی دیگر ،به این موضوع اختصاص داده بود اما برخی از این چاله ها همچنان دهان شان باز است !

همانی که خودتان می دانید / بامداد شنبه ۹ مرداد / زابل