یادداشت انتقادی جوان سیستانی به شیره کش خانه نامیدن زابل/ - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار :  یونس دهمرده از فعالین اجتماعی و سیاسی سیستان پیرامون گزارش مغرضانه خبرگزاری تسنیم و شیره کش خانه نامیدن شهر زابل یادداشتی اختصاصی برای رسانه نی زار ارسال نموده است که بی هیچ کم و کاستی جهت مطالعه خوانندگان نی زار قرار می گیرد.

حکایت خبرگزاری تسنیم از حاشیه های شهر زابل را ناباورانه مطالعه می کردم , غیرقابل باور از صدها جهت , اولینش مربوط می شود به اینکه از خبرگزاری تسنیم که از سوی نهادهای مقدس و انقلابی حمایت می شود , بعید بنظر میرسید که روزی با چنین گزارشی اقدام به شلیک تیر خلاص بر پیکره این شهر رنجور , دارالولایه , تنگه احد و مردمانش ظلم زده اش نماید , اما این اتفاق رخ داده بود و محمد قربانی , نامی شد که شاید تا مدتها خاطره تلخی که امروز ایجاد کرد را فراموش نخواهم کرد.

قبل از اینکه از هرکس گلایه ای کنم بهتر دیدم که خودمان باید با انگشتان خود , پشتمان را بخارانیم و اگر ولایت مداری و صبوریمان اجازه هیچ عکس العملی را به ما نمی دهد , حداقل کوتاه و مختصر به خبرنگار خبرگزاری تسنیم بگوییم , ما هم معتقدیم که نباید مانند کبک سرمان را زیر برف کنیم و از برخی واقعیت ها فرار کنیم , اما انتظار این بود که شما طبق رسالت خود دردهای اصلی این دیار را به رشته تحریر در می آوردید و یادآور شویم , که هیچ فکر کرده اید که چقدر حکایت ما شبیه به حکایت آن دخترک اصفهانیست که بخیه ها را از صورتش کشیدند و همه به پزشک و پرستار تاختند ؟ و هیچکس نگفت که چطور می شود که مادر این دخترک پول بخیه را ندارد که بپردازد ؟ حال شما که به این زیبایی از حاشیه های زابل می نویسید , لحظه ای به این مساله فکر کرده اید چطور می شود که , از یک دیوار امنیتی که ۴ متر ارتفاع دارد , دسترسی به مواد مخدر چنین ساده بنظر می رسد ؟ مگر می شود ؟ مگر داریم ؟ مگر دیوار سوراخ دارد ؟ یا برخی ساحرند و از دیوارها عبور می کنند ؟ و اگر اینچنین نیست پس چگونه می شود که اینطور می شود ؟

بگذریم

هرچه فکر کردم که این متن و این غمنامه کوتاه را خطاب به که بنویسم عقلم به جایی قد نداد , خواستم مطلبی خطاب به مهندس هاشمی استاندار بنویسم , دیدم که از ایشان دیگر گلایه ای باقی نمی ماند وقتی خودمان سکوت کرده ایم , از او که بی زن و فرزند به استان آمده و معضلات اجتماعی را با جان و دلش لمس نکرده و چمدان رفتنش هم آماده است دیگر جای برای گلایه باقی نمی ماند , وقتی گلایه هایمان درخصوص خیل عظیم مشکلات ره به جایی نمی برد , گفتن از این مطلب و درددل با ایشان چه سود ؟

همینقدر که گهگاهی ما را با وعده های کارهای بلند مدت مشغول دارند , شکرگزاریم , البته به تدبیر ایشان امید داریم که ان شالله که فرزندانمان شاید از خدمات ایشان بهره مند شوند.

خواسم به سمت نمایندگان سیستان درمجلس جلب شد , گفتم برای آنها ایجاد مزاحمت نکنم بهتر است , عزیزان حال بسیار درگیر دید و بازدیدهای ایام انتخابات هستند , ( دراین زمان حق هم همین است ) , البته کمی تامل کردم و از خدا خواستم که بصیرتی عنایت فرماید که وقتی پای صحبتی کاندیداهای مختلف و رنگ و وارنگ این روزها مینشنیم کورکورانه عهدی نبندیم و برای یکبار هم که شده از کاندیدای مورد نظر خود سوال کنیم که ای فلانی , برنامه ات برای سیستان امروز چیست ؟ تا شاید آنها هم برای لحظه ای شده به این فکر کنند که برای نماینده شدن در سیستان باید برنامه داشته باشند و نه حمایت ایکس و …….

فکر کردم به فرماندار بنویسم و بگویم که آقای فرماندار چه شد نتیجه و حاصل آنهمه بازدید و عکس های زشت و زیبا از رفت و آمدهای شبانه شما ؟ حاصل اینکه تمامی امورات شهر را رها و ما را از تمامی مولفه های توسعه دورتر کرده و بدنبال حل این معضل در سطح منطقه رفتید , چه بود؟

حال اگر متوجه حاصل نشده اید بنده به شما عرض می کنم که یکی از محصولات آن کاشت , این شده که خبرگزاری رسمی و مهم کشور , زابل را با عنوانی زشت به جهان معرفی می کند و شما که عملکردتان دراین حوزه کمی پررنگتر از دیگر حوزه هاست , نیز حال که هیچ دست آوردی نداشته اید هم سکوت کرده و حتی بخود اجازه یک خط اعتراض به خبرگزاری تسنیم را نیز نمی دهید , که این سکوت و انفعال نشان از آن دارد که متوجه نیستید که عملکردتان در این زمینه نیز ناثواب بوده و حاصلی برای مردمان خسته این دیار نداشته است.

بیاد می آورم زمانی را که معاون فرماندار سبزوار درخصوص سیستانیها سخنی زشت در یک مصاحبه گفته بود و جنابعالی چقدر پیگیر ماجرا بودید , حال چه شده که چنین سکوت کرده و هیچ نمی گویید؟

البته می توان به شما هم , حق داد , آنزمان لازم بود که خودی نشان دهید و حال که نزدیک انتخابات و احتمال تغییر فرمانداران از هر زمان دیگری کمتر و مجموعه مدیریتی استانداری هم نشان داده که , بقول آن دوست اصلاح طلبمان , علاقه ای ندارد , رایحه تدبیر و امید به فرمانداری به اصطلاح ویژه زابل هم برسد و مردم تغییر را احساس کنند و از رخوت و بی روحی نجات ! , این مساله و نیاز را حس نمی کنید و سکوت اختیار کرده و از دور نظاره گر توهین به دارالولایه نشینان هستید , در صورتی که این نیاز امروز بیش از هر زمان دیگری حس می شود و انتظار این بود که وارد عمل می شدید و مساله را پیگیری می کردید.

در پایان نیز جا دارد که از دادستان جوان شهر بخواهیم که اگر قانون اجازه می دهد وارد عمل شده و بعنوان مدعی العموم شکواییه ای تنظیم و حداقل گلایه این مردم را به اطلاع عزیزان برساند ؟ حداقل نتیجه ای که حاصل خواهد شد این است که از این خبرگزاری محترم مطلبی نیز درخصوص توانمندیهای سیستان منتشر نماید و محمد قربانی نیز توضیحی درخصوص علت درج این گزارش آنهم دراین شرایط ارائه نماید , شاید مسائلی مشخص شود که ما از آن بی اطلاع هستیم.تا حداقل در خلوت ها آرام گیریم و بیش از این سرخورده نشویم. ان شالله

یا حق : یونس دهمرده

برچسب ها :