متن کامل سخنرانی دکتر رخشانی در نشست بایَست ها و داشته ها - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار
دکتر محمد تقی رخشانی

کارگروه اقتصادی انسجام و هم اندیشی بزرگان اقدام به برگزاری نشست بایست ها و داشته ها در منطقه ی آزاد سیستان نمود. در زیر متن کامل سخنان دکتر رخشانی را در این نشست می خوانید.

در ابتدا لازم می دانم مقدمه ای پیرامون تاریخچه ی تشکیل مناطق آزاد داشته باشم سپس به اصل بحث بپردازم.

مقدمه:

مبحث مناطق آزاد برای اولین بار در کشورهای سوسیالیستی که دارای اقتصاد بسته ی دولتی بودند باز شد چرا که آنان با مشکلاتی در اقتصاد روبرو شده بودند که تصمیم گرفتند با تغییر قوانین در نقطه ای از کشور مشکلات را حل کنند که برای آنها بسیار مفید هم بود در ایران هم با وجود آنکه رژیم حاکم سوسیالیستی نبود اما اقتصاد کشور عمدتا دولتی بود در سال ۱۳۳۴ برای اولین بار مسئله مناطق آزاد مطرح شد و در سال ۱۳۳۵ مدیرکل گمرک ایران در بندرعباس از منطقه ی تجاری دبی در آن سوی خلیج فارس نام برد که چگونه از راه مبادله ی کالاهای ایرانی با سایر نقاط و برعکس به رونق و اعتبار رسیده است. سرانجام در سال ۱۳۴۹ جزیره ی کیش به عنوان مرکز بین المللی توریستی- تجاری انتخاب شد و در سال ۱۳۵۱ سازمان عمران کیش برای ایجاد منطقه ی آزاد در این جزیره راه اندازی شد به دنبال آن در سال ۱۳۵۶ فعالیت این مرکز بین المللی در جزیره ی کیش شروع شد اما با پیروزی انقلاب اسلامی عملاً رونقی نگرفت. پس از پیروزی انقلاب هم تفکر اقتصادی حاکم بر بسیاری از انقلابیون مبتنی بر اقتصاد دولتی بود و در نتیجه اموال بسیاری از سرمایه داران مصادره و بسیاری فراری شدند با شروع جنگ تحمیلی این شرایط سخت تر شد و اقتصاد متکی به نفت چون با کاهش درآمد روبرو شد مشخص شد که باید برای صادرات غیرنفتی هم برنامه ریزی کرد در نتیجه در سال ۱۳۶۸ در برنامه اول توسعه به دولت اجازه داده شد که در سه نقطه ی مرزی کشور کیش، قشم و چابهار منطقه ی آزاد تجاری تاسیس شود این قانون در شهریور ۱۳۷۲ با تایید شورای نگهبان عملاً به جریان افتاد و الان بیست و یک سال از فعالیت این مناطق می گذرد.

اهداف تشکیل مناطق آزاد تجاری- صنعتی در قانون این گونه تعریف شده تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه ی اقتصادی، سرمایه گذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقه ای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارایه خدمات عمومی.

البته برای هر یک از مناطق آزاد مأموریت های خاصی هم تعریف شد و اولویت هایی تعریف شد مثلاً برای چابهار این مأموریت به این شرح تعریف شد:

ترانزیت کالا، تجارت منطقه ای، بارانداز تجاری کالاها و مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلی و تولیدی با جهت گیری صادراتی، عرضه سوخت و ایجاد صنایع وابسته به نفت و گردشگری.

نکته ی قابل توجه این است که اساس مناطق آزاد برای صادرات تعریف شد به این معنا که دولتمردان قصد آن داشتند تا پنجره ای برای صادرات کالاهای غیرنفتی باز کنند تا کمکی به درآمدهای کشور باشد اما در عمل دروازه ای برای واردات گشودند. طبق آمار رسمی در سال ۱۳۸۸، واردات از مناطق آزاد ده برابر صادرات بوده و در سال ۱۳۹۲، از مناطق آزاد ۱۳۲ میلیون دلار کالا صادر شده در حالیکه سه میلیارد و دویست میلیون دلار کالا وارد شده است و در کنار این مساله سوء استفاده ی قاچاقچیان از این مناطق هم بوده است که به دلیل نبودن ابزارهای کنترلی لازم کالاهای وارداتی به مناطق آزاد به طور غیرقانونی خارج و به سرزمین اصلی منتقل می شود. اینکه نکات آخر را گفتم برای اینکه دوستان ما در تهران توجه داشته باشند که مناطق آزادی هم که تاکنون داشته ایم یعنی علاوه به سه مورد اول چهار مورد دیگر هم که اضافه شد بر طبق مُر هدف گذاری پیش نرفته و نتوانسته اهداف تعیین شده را محقق کند. در ادامه و پس از این مقدمه به دو مبحث دیگر یعنی بایست ها و داشته ها می پردازم، شاید کمکی به توجیه منطقی تصویب منطقه ی آزاد سیستان باشد.

الف-بایَست ها

سیستان یک کپه ی خاک یا یک برکه ی آب نیست سیستان،۱-خاستگاه هویت ملی ایرانیان است.۲-زیستگاه اساطیر این سرزمین است.۳-جایگاه نشو و نمای جشن ها و آیین های ملی است.۴-قرارگاه شهر سوخته هفدهمین میراث جهانی ایران است.۵-سرزمین اولین هاست: جراحی جمجمه، چشم مصنوعی، انیمیشن، معرق و… آسباد، اولین حکومت ملی پس از اسلام و…۶-محل استقرار مردمانی عاشق و دوستدار علی(ع) و خاندان علی(ع) است.۷-بیش از پانصد هزار نفر از شهروندان ایران بزرگ که می بایست همه ی آنها را حفظ کنیم و به دنیا عرضه کنیم و این مهم عملی نمی شود مگر با اقتصاد و آن نیز مقدور نمی شود مگر با امکانات منطقه ی آزاد که اولویت ویژه ی آن عبارت باشد از الف-تقویت پیوندهای مردم حوزه ی فرهنگی سیستان با اولویت ایران و افغانستان

ب-ارتقاء شاخص های توسعه ی سیستان در حد نورم های متوسط کشور از طریق تحقق اهداف تشکیل مناطق آزاد

ج-پولدار شدن مردم در حد زندگی کردن و نه گذران کردن

این که می گویم این موارد تنها از طریق منطقه ی آزاد امکان دارد به دلیل امتیازات قانونی است که در این مناطق وجود دارد اعم از تسهیل کارها، تخفیفات مالیاتی و گمرکی و شرایط مناسب ارتباط با سایر کشورها و به ویژه در این مورد افغانستان و کشورهای رو به رو و در ادامه ی آن مثل چین و هند است. نگاه به این اولویت را با یک مثال تاریخی روشن تر می کنم در زمان ناصرالدین شاه و هنگامی که مسئله ی مرزبندی های سیستان مطرح بود از طرف انگلیس مک ماهون و از طرف ایران هم انصاری در کمیسیون مرزی حضور داشتند. به ناصرالدین شاه گفته شد اگر همین گوشه ی مثلثی شکل باقیمانده(سیستان فعلی) را هم بدهیم دیگر هیچ مشکلی با انگلیسی ها نداریم. ناصرالدین شاه می گوید: موافقم اما به یک سئوال من پاسخ بدهید اگر این بخش کوچک باقی مانده ی سیستان را هم بدهیم بعد با چه خجالتی شاهنامه را زیر بغلمان بگیریم. مسئولین به خاطر داشته باشند که سیستان برای آنها چقدر منزلت و جایگاه دارد.

ب – داشته ها

خوب قبل از آنکه به داشته هایمان برای توجیه درخواستمان برای منطقه ی آزاد بپردازم خوب است معرفی از شرایط آن سوی مرز داشته باشم.

افغانستان دارای ۳۴ ولایت است که حدود ۳۰ میلیون جمعیت داخلی کشور را در خود جای داده است.

از این ولایت ها سه ولایت نیمروز، هلمند و قندهار مستقیماً روبروی سیستان قرار دارند و ولایت های فراه، اروزگان، غور، دایکندی و زابل هم در طبقه ی بالاتر در مسیر سیستان هستند که جمعاً جمعیتی بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر را شامل می شود. سد کجکی در ولایت هلمند قرار دارد که با سه توربین قادر به تولید ۵۱ مگاوات برق می باشد اما در حال حاضر با دو توربین فعال ۳۱ مگاوات، برق تولید می کند. لازم به توضیح است که هر توربین بادی تقریباً یک مگاوات برق تولید می کند. یعنی با نصب ۵۰ توربین بادی می توانیم کل برق تولیدی سد کجکی را تحویل افغانستان بدهیم این را از این جهت عرض می کنم که همواره یکی از دلایلی که افغانها از دادن حق آبه طفره می روند این است که آب پشت سد کم می شود و در نتیجه امکان تولید برق از بین می رود. در مواردی هم حق با آنهاست و باید شرایط آنها را هم در نظر بگیریم.

اکنون به این بخش بپردازم که داشته های ما چیست؟

۱-ارزیابی بازارهای افغانستان برای ایجاد کارخانه و صدور محصولات تولیدی، در این بخش صدها کالا وجود دارد که مورد نیاز است و با شناسایی و نیازسنجی می توانیم در این طرف مرز کارخانه و تجارتخانه ایجاد کنیم و تولید و تجارت را رونق دهیم. ۲-ایجاد دانشگاه بین المللی و پذیرش دانشجوی خارجی ۳-ایجاد بیمارستان بین المللی و پذیرش بیماران خارجی ۴-ایجاد کارخانه های مشترک (سرمایه- کارگر- صدور محصول) ۵-صدور برق تولیدی توسط ژنراتورهای بادی ۶-واردات دام (پرواربندی، کشتار، بسته بندی، توزیع) ۷-عرضه ی سوخت ۸-فرهنگی (میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) بازار صنایع دستی ۹-واردات لوازم خانگی، لوازم صوتی، پارچه ۱۰-ایجاد کارگاه های تولیدی لباس و عرضه در داخل کشور ۱۱-ایجاد امکانات ورزشی و تقویت پیوندهای ورزشی و کسب درآمد از طریق برگزاری مسابقات مختلف از جمله کبدی و کریکت

این مباحث فشرده و در واقع فهرست است و هر کدام می تواند باز شود و توضیحات خود را به صورت مشروح داشته باشد و به دوستان ما در تهران برای رسیدن به تصمیم مناسب برای تصویب منطقه ی آزاد سیستان کمک کند. والسلام