رفتارهای دوگانه برخی فعالین اجتماعی و سیاسی سیستان نسبت به بحث حقابه و سفر هیات ایرانی به کابل - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : سال های طولانی یکی از مهمترین دغدغه های مردم سیستان‌ و استان ضابطه مند شدن پرداخت حقابه رودخانه هیرمند بوده است و همواره نخبگان و فعالین منطقه در تلاش بوده اند که رویه ای ثابت و شفاف در اینباره از سوی افغانستان در پیش گرفته شود.

در برخی سنوات سیلاب های فصلی به منطقه وارد میشد که به نحوی خارج از ظرفیت افغان ها برای کنترل و مهار بود و همین سیلاب ها که در اصطلاح محلی دشتمال به آن گفته می شود را طرف افغان به عنوان حقابه مطرح می نمود.

در دو سال گذشته اما شرایط متفاوت گردید و با تکمیل سد کمالخان عملا دیگری سیلابی به سمت سیستان روانه نشد و افغان ها نیز که هیچگاه متعهد به حق آبه نبودند و اساسا از قانونی به نام‌ حقابه و تخصیص آب به سیستان گویی اطلاعی نداشتند هیچ آبی به سمت سیستان رها نکردند و این مساله نشان داد که عملا طرف افغانی اشرافی بر تعهدات بین المللی خویش ندارد و حجم آبی که در تمام این سال ها به سمت سیستان روانه می شد خارج از دسترس آن ها و به نحوی دشت مال بود.

با تشدید خشکسالی و عدم رها سازی آب در دو سال گذشته از سوی افغانستان، پیگیری های متعددی صورت گرفت تا حقابه به نحوی قانونمند و به طرف افغان تفهیم گردد و حاصل این پیگیری های مداوم سفر هیات ایرانی به سرپرستی وزیر نیرو، نماینده رییس جمهور در امور افغانستان، یکی از نمایندگان سیستان و … بود که موفق شدند طرف افغان را مجاب به سنجش و تحویل آب بر اساس تعهدات و قرارداد های بین المللی پیش تر نمایند که البته تفهیم این مساله ( پرداخت قانونمند حقآبه ) خود اهمیت به سزایی داشته و دارد.

بر اساس این سفر بنا گردیده در سه محل و منطقه سنجش رهاسازی آب و تحویل به ایران صورت گیرد و ملاک برای تایید انجام تعهدات افغانستان، پایش داده های این سه محل باشد.

خود این اتفاق یک قدم بزرگ و رو به جلو برای جاری شدن مداوم آب در رودخانه هیرمند می باشد و البته این نکته را باید به خاطر داشت که از شروع مذاکرات تا تحقق تعهدات ممکن است قدری زمانبر باشد اما سال آبی پیش روست و باید امیدوار باشیم به اینکه در سال آبی جدید افغانستان به تعهداتش عمل نماید و البته مسئولین کشورمان نیز باید تمهیدات لازم را برای شرایط عدم انجام تعهدات طرف افغان بیندیشند.

در این شرایط اما برخی که معمولا در همه زمینه های تخصصی خود را صاحب نظر می پندارند ابراز فضل کرده و در تلاشند این سفر مهم که سالها پیش باید اتفاق می‌افتاد را زیر سوال ببرند هرچند می‌دانند که سکوتشان منفعت بیشتری برای مردم سیستان در بردارد تا کلمات و جملاتی که بدون تامل به رشته تحریر در می آید.

آدم هایی که شبیه به کاراکتر گلام در سفرهای گالیور هستند و جمله تکراری او را زمزمه می‌کنند که می‌گفت :《من میدونم …همه ما نابود میشیم … من میدونم!!!》 باید کمی به خود بیایند و با تشویش اذهان عمومی روزگار را برای مردم صبور سیستان تلخ تر از گذشته نکنند…

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.